برخی نقل میکنند که قاسم جوانی ورزشکار بود، کاراته کار میکرد و جزء مربیان پرورشاندام نیز بود.
او در حوادث انقلاب اسلامی ایران با مشهدی به نام حجت الاسلام رضا کامیاب آشنا شد و قاسم سلیمانی را وارد جریانات انقلاب کرد. به نقل از سهراب سلیمانی برادرش، او یکی از گردانندگان اصلی راهپیماییها و اعتصابات کرمان در زمان انقلاب بود.
گرچه رفاقت قاسم سلیمانی و حجت الاسلام کامیاب کوتاه بود، اما در شکل گیری افکار او نقش مهمی ایفا کرد. کامیاب در همین زمان، قاسم سلیمانی را با آیت الله ای آشنا کرد. اما سازمان مجاهدین خلق در هفتم مرداد ۶۰ با ترور کامیاب به رفاقت کوتاه او با قاسم پایان داد.
سلیمانی پس از انقلاب اسلامی، در سال ۱۳۵۹ به مجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و با شروع جنگ تحمیلی، آموزش گردانهای سپاه کرمان را بر عهده گرفت. قاسم سلیمانی درباره این دوران و ابتدای ورود به سپاه گفته بود: «همه جوان بودیم و باید به شکلی برای انقلاب فعالیت میکردیم و این گونه بود که وارد سپاه شدم. "
او سپس با حکم محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران به فرماندهی تیپ ۴۱ ثارالله که به تیپ «خط شکن» معروف بود منصوب شد. تیپ ۴۱ ثارالله متشکل از نیروهای سه استان کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان بود و نقش بسیار زیادی در پیروزهای دوران دفاع مقدس ایفا کرد.
لشکر ۴۱ ثارالله در طول جنگ تحمیلی، در عملیاتهای نصر ۴، نصر ۵، کربلای ۱، کربلای ۴، کربلای ۵، بدر، خیبر، والفجر ۱، والفجر ۳ و والفجر ۴، عملیات رمضان، بیتالمقدس و بیتالمقدس ۷، فتحالمبین و طریقالقدس حضور داشت.
سلیمانی در خاطرهای درباره عملیات کربلای ۵ گفته بود: "یک وقت در شلمچه بودیم، ما میخواستیم عملیات بکنیم. قبل از این عملیات کربلای ۵، شاید یکسالونیم قبل از این، خب آنجا ما برای اینکه دشمن متوجه نشود، نیروهای اطلاعات عملیات ما مشخص کرده بودیم مستقر کرده بودیم جلوی ما آب بود. آن روز دو تا از بچههای ما به نام صادقی و موساییپور رفتند برای شناسایی، برنگشتند، یک برادری داشتیم خیلی عارف بود، نوجوان مدرسهای بود، دانشآموز، اما خیلی عارف بود یعنی شاید در عرفان عملی کم مثلش پیدا میشد، به درجهای رسیده بود که بعضی از اولیا و در واقع بزرگان این جایگاه، جایگاه عرفان بعد از مثلا مدت طولانی ۷۰ سال، ۸۰ سال میرسیدند، او رسیده بود. "
درباره این سایت